به اعتقادِ بازاریابها وجودِ محتوایی با ضریب اشتراکِ پایین روی سایت یا وبلاگ خبر از یک مشکل مهم میدهد. از سال ۲۰۱۹ به این طرف موفقیت در بازاریابیِ محتوا به میزان بازنشرِ مطالب گره خورده است. محتوا باید قوی باشد؛ درست؛ ولی آیا مردم حاضر به اشتراکِ آن در فضای مجازی هستند؟ در وبلاگ آژانس دیجیتال مارکتینگ جورچین این موضوع را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
در حال حاضر چه دوست داشته باشید چه نه رسانههای اجتماعی به خاطر ظرفیتِ خوبشان در اشتراک محتوا جز اساسی بازاریابی محتوا و دیجیتال مارکتینگ به شمار میروند. طبق پیشبینیها در سال ۲۰۲۱ تعداد کاربران در شبکههای اجتماعی از ۲.۷۷ به ۳.۰۲ میلیارد نفر خواهد رسید. این موضوع باعث شده تا بازاریابهای موفق توجه بسیار خوبی به شبکههای اجتماعی داشته باشند و نهایت تلاشِ خود را برای تشویق کاربران به اشتراک مطالب در این شبکهها به کار بندند. اما اینکه در این مسیر چقدر موفق عمل کنید بستگی به درکِ درست مخاطب و نیازهایشان دارد.
توصیه میشود بخوانید: چرا بازاریابی محتوایی شبیه یک قرار عاشقانه است؟
تولید محتوا بدون هدف و برنامه و بدون در نظر گرفتن نیازِ مخاطب چیزی جز اتلاف زمان و هزینه نیست. یک عنوان جذاب با نرخ کلیکخور بالا نیازمند محتوای خوبی هم هست که کاربر را به بازنشرِ آن مطلب ترغیب کند. این کار اصولی دارد که در این نوشتار به بررسی ۶ مورد از آنها خواهیم پرداخت.
درک نیاز مخاطبان
هر یک از ما ایدههای زیادی برای نوشتن داریم. اما آیا تاکنون به این موضوع فکر کردهاید که این چیزی که میخواهم بنویسم مطابقِ نیازِ مخاطب هست یا نه؟ آیا این همان چیزی است که مخاطب به دنبال آن است؟ یا صرفاً چیزی است که خودِ من به آن علاقه دارم. هیچ اهمیتی ندارد که محتوای تولید شده چقدر خوب باشد؛ اگر مخاطب جواب سوال یا مشکل خود را در آن نیابد در یک چشم به هم زدن ترکش میکند. پس به جای اینکه بعد از صرفه هزینه و زمان زیاد به این موضوع فکر کنید همین امروز به نیاز مخاطبان خود فکر کنید. این کار گرچه زمان میبرد ولی یقیناً سرمایهگذاریِ خوبی برای آینده خواهد بود.
اما چطور بفهمیم که نیازِ مخاطب چیست؟
خیلی ساده؛ با جستجوی موضوعات ترند شده در حوزۀ کاریتان. بهترین منبع برای تحقیقات بازاریابی، مردم و حرفهایی است که بر زبانشان جاری است. سه منبع عالی برای یافتن ذائقۀ کاربران وجود دارد BuzzSumo, Feedly و Google Trends
Buzzsumo
Buzzsumo اطلاعات وب را آنالیز و نتایج را بر حسب کلمات کلیدی، کشور و شبکههای اجتماعی و … فیلتر میکند. این سایت، ابزار بسیار ارزشمندی برای آگاهی از محتوای «بیشتر بهاشتراکگذاشتهشده» در فضای مجازی است. شما میتوانید بفهمید که خصوصیات مشترک محتوای مورد علاقۀ مردم چیست. آیا مطالبی که به صورت اینفوگرافیک انتشار یافته بیشتر بازنشر شده یا محتوای متنی و ویدیویی؟ میتوانید نتایج را بر اساس پارامترهای مختلفی مثل زمان، نوع محتوا، تعداد کلمات، کشور، زبان و شهرت فیلتر کنید.
همچنین در بخش دیگری تحت عنوان Trending Now مانند گوگل ترند میتوانید موضوعات داغ را بر اساس تاپیک یا دستهبندی خاصی پیدا کنید. مثلاً به راحتی میتوانید سرچ کنید در ۲۴ ساعت گذشته در دستهبندی بازاریابی در فلان کشور چه موضوعاتی داغ بوده است. همچنین قسمت دیگری به نام Influencer هست که با جستجوی موضوع میتوانید افراد اثرگذار یا اصطلاحاً اینفلوئنسرهای مرتبط با آن را پیدا کنید.
نتایج را میتوانید بر اساس پارامترهای جذابی مثل اعتبار شخص، تعداد فالورها، نرخ ریتوییت، تعداد ریپلای، متوسط ریتوییتها یا اعتبار اینستاگرامیاش مرتب کنید. همچنین امکان تفکیک اشخاص بر اساس بلاگر، شرکتها، اینفلوئنسرها، ژورنالیستها، مردم عادی یا اشخاص وریفای شده و یا آنهایی که حتماً اکانت اینستاگرام دارند وجود دارد. اینجا دیگر پای هیچ تحقیقی در میان نیست. هر چه هست، خودِ مردم و انتخاب واقعی آنهاست؛ و این صادقانهترین و به دردبخورترین نوع اطلاعاتی است که میتوانید پیدا کنید.
این سایت در کنارِ اطلاعات ارزشمندی که به رایگان در اختیار شما قرار میدهد، با پرداخت شارژ ماهیانه، اطلاعات بیشتری هم میدهد که بد نیست تعدادی از آنها را بدانید.
چند نمونه از امکانات پولی این سایت:
- پیشنهاد ایدههای جدید و جذاب برای نوشتن در یک موضوع خاص؛
- مشاهدۀ و بررسی بکلینکها؛
- چه سایتهای به رقبای شما لینک دادهاند و کدامشان بیشتر بازنشر شده؛
- یافتن فرصتهای مناسب برای بکلینک دادن به سایت؛
- آنالیز رقبا و بررسی وضعیت شما نسبت به آنها؛
- آنالیز پیشرفتۀ فیسبوک و بررسی رقبا برای نوشتن بهترین پستها؛
- بررسی داغترین سوالات در سایتهای پرسش و پاسخ حولِ موضوع کاری سایت؛
- یافتن اینفلوئنسرهایی که محتوای شما یا رقبایتان را به اشتراک گذاشتهاند؛
- پیدا کردن اینفلوئنسرهایی که در موضوع خاصی محتوا به اشتراک گذاشتهاند؛
- یافتن بانفوذترین اینفلوئنسرها در هر موضوعی؛
- مانیتورینگ وب برای اطلاع از جدیدترین موضوعات منتشر شده در یک موضوع خاص؛
- مقایسۀ آنیِ شما با رقبا و دریافت خروجی به صورت PDF؛
- و … .
Feedly
فیدلی را همه میشناسیم؛ سایتی که در هر موضوعی بهترین و جذابترین فیدها را در اختیار ما قرار میدهد. این سایت ابزاری مفید برای اطلاع از محتوای ترند شده در حوزۀ کاری شماست. مثلاً با جستجوی بازاریابی محتوا به راحتی میتوانید لیستی از مهمترین محتوایی که کاربران دنبال میکنند را پیدا کنید. این سایت فقط یک RSS Reader معمولی نیست؛ شما میتوانید خلاءهای محتوایی را به سادگی پیدا کرده و در آن موضوعات محتوا تولید کنید. یکی دیگر از ویژگیهای جالب فیدلی امکان تعریف هشدار برای کلمات کلیدی است. به این صورت که با تعریف یک کلمۀ کلیدی مثل دیجیتال مارکتینگ و فالو کردن آن، هر زمان مطلب جدیدی در این رابطه منتشر شد مطلع شوید.
Google Trends
و حال نوبت قویترین ترندیاب محتوا یعنی گوگل ترند است. این ابزار با آنالیز جستجوی کاربران در موتور جستجوی گوگل آخرین ترندها را به صورت فیلتر شده و با امکانات بسیار گسترده در اختیار شما قرار میدهد. شرکت گوگل این ابزار را به صورت رایگان به عموم مردم عرضه کرده تا کاربران با درک نیاز مخاطبان، محتوای مورد نیاز را تولید کنند. البته گوگل با عرضۀ این محصول بیش از آن که به شما نفع برساند به خودش نفع رسانده چرا که رونق موتور جستجویش را افزایش میدهد.
به هر روی شما در گوگل ترند به اطلاعات بسیار ارزشمندی دسترسی خواهید داشت. خواهید توانست در کلمات کلیدی خاصی، نیاز مردم را در سالهای مختلف یا حتی در بازههای زمانی و جغرافیایی بررسی و مقایسه کنید. مثلاً با جستجوی موسیقی میتوانید بفهمید آیا افزایش تقاضایی در یک سال اخیر صورت گرفته یا به حد اشباع رسیده است؟ آیا حوزۀ استراتژی محتوا در حال رشد است؟ و این رشد چند درصد است؟ چه کشورها و حتی چه شهرهایی بیشترین جستجو را در موضوع خاصی داشتهاند.
امکان نمایش نتایج بر اساس دستهبندیها مختلف و به تفکیک گوگل سرچ، ایمیج سرچ، گوگل اسکولار و یوتیوب وجود دارد. موضوعات مرتبط با کلمۀ کلیدی هم نشان داده میشود. تمام اطلاعات در قالب نمودارهای خطی نمایش داده میشوند و شما میتوانید چندین کلمۀ کلیدی را با یکدیگر مقایسه کنید. همچنین امکان دریافت نتایج به صورت فایل CSV وجود دارد.
این سه ابزار اطلاعات بسیار گرانبهایی در اختیار شما قرار میدهند.
بعد از یافتن سرنخهای اولیه نوبت ایدهپردازی در تولید محتواست. برای این کار باید خودتان دست به کار شوید. به سایتهای مشهوری مثل ردیت و کوارا مراجعه کنید تا بفهمید مردم در چه موضوعاتی سوال میپرسند. این سوالات، منبع خوبی برای الهام گرفتن هستند. در وبلاگها و فرومها بگردید و ببینید سوالات و درخواست کاربران چه بوده، آیا در پاسخِ به این درخواستها محتوایی تولید شده یا نه.
در سایتهای پرسش و پاسخ به سوالات بدون جواب که کاربران مکرراً پرسیدهاند مراجعه کنید و پیش از آنکه کسی به آنها پاسخ دهد، خودتان مطلبی در وبلاگتان بنویسید و با چکیدۀ کوتاهی آنها را به وبلاگ یا سایت خود ارجاع دهید. سعی کنید حول و حوش آن سوال، سوالات دیگری را هم جستجو کرده و یک مطلب طولانی و کامل دربارهاش بنویسید تا نظر موتورهای جستجو هم جلب شود.
مایکل می (Michael May)، مدیر شبکههای اجتماعی در Paperclip Digital با استفاده از کوارا توانست ۱۳ درصد میزان بازنشر محتوا در شبکههای اجتماعی را افزایش دهد. وی در جایی اینطور گفته است:
کوارا سایت بسیار خوبی برای تحقیقات بازار است. این سایت در حکم یک معدن طلاست. ولی ایدهپردازی برای تولید محتوا تنها کارایی این شبکه نیست. شما میتوانید محتوای تولید شده را در قالب یک پاسخ جدید به گونهای ارائه دهید که مردم از زاویۀ جدیدی به مشکل نگاه کنند.
در تصویر بالا عبارت Content Marketing جستجو شده و همانطور که میبینید با ترکیب سوالات متعدد که در این رابطه پرسیده شده میتوانید محتوای جدیدی با چندین لایه اطلاعات به دست آورید. چیزهایی مثل:
- بازاریابی محتوا چیست؟
- آیا بهترین استراتژی محتواست؟
- بهترین روش پیادهسازی آن چیست؟
- آیا واقعاً جواب میدهد؟
- به همراه چند ترفند رایگان دربارۀ بازاریابی.
کوارا یک سایت انگلیسی زبان است ولی همین کار را میتوانید در سایتهای پرسش و پاسخ فارسی هم انجام دهید. برای محتوای انگلیسی بهترین مکمل تحقیقات، استفاده از سایت Answer the Public است. با جستجوی یک کلمۀ کلیدی در این سایت، تعداد زیادی کوئری که همان جستجوی کاربران در گوگل، بینگ و سایر موتورهای جستجو است به صورت نموداری و گرافیکی نمایش داده میشود.
در واقع این سایت حول و حوش کلمۀ کلیدی، ترکیبیات مختلف سوالات را که با Where, Why, What و … شروع میشوند نشان میدهد. به زبان ساده کمک میکند تا بفهمید مردم با چه عباراتی در مورد موضوع خاصی جستجو میکنند. ترجمۀ تعدادی از نتایجی برای کلمۀ کلیدی Content Marketing:
- استراتژی بازاریابی محتوا؛
- اهداف بازاریابی محتوا؛
- بازاریابی محتوا در شبکههای اجتماعی؛
- مزایابی بازاریابی محتوا؛
- دوره بازاریابی محتوا؛
- نکات بازاریابی محتوا؛
- آموزش بازاریابی محتوا؛
- اهمیت بازاریابی محتوا؛
- و …
با افزایش حجم اطلاعات در اینترنت و رقابتیتر شدن تولید محتوا در فضای مجازی، الگوریتم رتبهبندی گوگل سختگیرتر و معناییتر شده است. طوری که بعید است با واژههای عمومی مثل بازاریابی محتوا بتوانید جایگاهی در صفحۀ اول گوگل داشته باشید. گوگل بیشتر به کلمات کلیدی و عبارتهای جزئیتر و دقیقتر اهمیت میدهد. عباراتی که تقاضا برای آنها زیاد است ولی محتوای اندکی در پاسخ این کوئریها وجود دارد. این دقیقاً یک فرصت طلایی برای خودنمایی شماست. تمام ابزارهای معرفی شده هم در جهت یافتن این فرصت طلایی است. بنابراین سعی کنید از جوانب مختلف و با کلمات کلیدی متنوع به یک موضوع بپردازید.
نتیجۀ نهایی: تولید محتوای ارزشمند صرفاً نوشتن بیهدف دربارۀ یک سری کلمات کلیدی نیست. هر یک از این ابزارها تنها سرنخهایی به شما میدهند تا در اینترنت به دنبال نیازِ واقعی مردم باشید و محتوای خود را بر مبنای آن تنظیم کنید.
توصیه میشود بخوانید: کامنت مارکتینگ و روشهای رونق آن در اینستاگرام و وبسایت
محتوای اورجینال تولید کنید
بعد از یافتن ایدۀ مناسب نباید کارِ بقیه را تکرار نکنید. محتوایی که قبلاً تولید شده به اشتراک گذشته شده و دیگر ظرفیت چندانی برای بازنشر مجدد ندارد. در واقع این محتوا ارزشی که باید را ایجاد کرده و اکنون ردهخارج حساب میشود. اگر شما هم دقیقاً نوشتۀ یک وبلاگ دیگر را در سایت خود قرار دهید قطعاً بازنشر آن توسط کاربران صفر یا ناچیز خواهد بود. بنابراین موضوعِ مهمِ بعدی، نوآوری در محتوا و تولید نوشتههایی است که دردی از کاربران دوا کند. در هنگام تولید محتوای جدید به این سوالات پاسخ دهید:
- مطلبی که میخواهم بنویسید چیز جدیدی برای گفتن دارد؟
- آیا میتوانم از زاویۀ جدیدی به تولید محتوا در موضوع انتخاب شده بپردازم؟
شاید فکر کنید با این شرایط به سختی بتوانید محتوای دسته اول و اورجینال تولید کنید. اما این خبر خوب را به شما میدهیم که این کار گرچه کمی زمانبر است ولی با اندکی خلاقیت میتوانید از «هیچ» یک محتوای عالی تولید کنید. یکی از روشهای خوب در تولید محتوا مراجعه به سایر کسبوکارهای مشابه و بررسی مطالب منتشر شده توسطِ آنهاست.
چیزی که آنها نوشتهاند را به خوبی درک کنید. دیدگاهها و حتی محتوای مرتبط با آن را در سایتهای دیگر و البته سایتهای خارجی جستجو کنید و متناسب با صدا و لحن برند و مطابق ذائقۀ مخاطبانتان آنچه فهمیدهاید را به صورت بهتری ارائه دهید. منظور از «بهتر»، «تصاویر بهتر»، «بیان سادهتر»، «نثرِ زبباتر»، «توضیحات بومیتر»، «نکات بیشتر» و … است.
برای اینکه ملموستر درک کنید مثالی بزنیم. در یک فروشگاهِ تجهیزات رایانهای، مطلبی منتشر شده که بهترین محصولاتِ فلان سال را معرفی میکند. ناپختگی و روان نبودن این متن یک امتیاز محسوب میشود. نداشتن قیمت، یا استفاده از دلار به جای تومان برای واحد پول و یا بروز نبودن قیمتها امتیاز دیگری است. و حتی لینک نداشتن به محصولات و کلی چیزهای دیگر امتیاز به حساب میآید.همۀ این امتیازها فرصتی برای بهتر نوشتن است. کافی است چند لیست دیگر از سایتهای داخلی و خارجی بررسی کنید و با برطرف کردن این مشکلات و ارائۀ توضیحات بیشتر محتوای جدیدی خلق کنید. اگر در حوزهای که مینویسید صاحبنظر و متخصص هستید که چه بهتر، توضیحات فنی و نکات خودتان را هم اضافه کنید.
خلاصه اینطور نیست که هیچ ایدهای برای اضافه کردن به محتوا پیدا نکنید. کمی زمان، خلاقیت و تجربه میخواهد که با تمرین روی غلتک میافتید.
نتیجۀ نهایی: مردم دوست دارند چیزهای جدید را پیش از بقیه با دیگران به اشتراک بگذارند. با تولید محتوای اورجینال این شانس را از آنِ خود کنید.
توصیه میشود بخوانید: بازاریابی در شبکه های اجتماعی خود را با ایجاد سبک برند متحول کنید
ارزشافزوده ایجاد کنید
مردم دوست دارند چیزهای جدید بخوانند. چیزهای جدید تجربه کنند و وقتشان برای موضوعات و محتوای تکراری هدر ندهند. وقتی خوانندهای مطلبی در گوگل جستجو میکند و سر از سایت شما در میآورد. اصلاً انتظار خواندن چیزهای تکراری ندارد. او فقط به دنبال حلِ مشکل و رفعِ نیاز خود است.
تاکنون چندبار در جستجوهای اینترنتیِ خود به دامِ ترجمههای ماشینی نامفهوم، محتوای تاریخ گذشته و از همه بدتر مزرعۀ محتوا افتادهاید؟ تحمل خوانندهها در عصر حاضر بسیار پایین آمده است. متأسفانه مردم حتی حوصلۀ پیگیری پستهای کوتاه در کانالهای تلگرامی را هم ندارند. هیچگاه اصلِ کلام را به انتهای مقاله نبرید. سعی کنید اصلِ مطلب را در ابتدای آن قرار دهید و با وعدههای کوتاه خواننده را تا آخر نگه دارید. انصافاً کارِ سختی است ولی اگر بتوانید به این سطح از خلاقیت برسید یقیناً میزان گریزِ کاربران از سایت یا به اصطلاح Bounce rate (نرخ فرار) به شدت پایین میآید. در واقع یکی از بهترین شاخصها برای سنجش جذابیتِ نوشتهها همین نرخ فرار است که به راحتی در ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکز میتوانید بررسی کنید.
به یک موضوع بسیار مهم هم دقت نمایید. فقط ننویسید. محتوای متنی همچون سابق خواهان ندارد. با اضافه کردن تصاویر، اینفوگرافیک و ویدیو مخاطب را نگه دارید. طبق پیشبینیها تا سالِ ۲۰۲۰ بیش از ۸۵ درصد ترافیک اینترنت در آمریکا متعلق به محتوای ویدیویی خواهد بود. آمارهای مقطعی استفاده از آپارات و یوتیوب هم نشان از اهمیت محتوای ویدیویی دارد. خلاصه وقتی رغبت کاربران به سمتِ ویدیو کشیده شده کمی بیشتر باید روی محتوای دیداری وقت بگذارید. در ادامه به چند روش میپردازیم:
لینکدهی: بالاغیرتاً این چه فرهنگ بدی است که فقط به مطالب خودتان لینک میدهید! اگر هدفتان را حلِ مشکل مخاطب قرار دهید مطمئن باشید از در و دیوار کاربران جدید به سایت شما روانه خواهند شد. دقیقاً یکی از دلایل محبوبیت وبلاگها در عصر وبلاگیِ ایران همین موضوع بود. نویسندۀ وبلاگ فقط برای تولید ارزش مینوشت. دغدغۀ رقابت، تجارت و کلی مسائل دیگر را نداشت. بلاگرها مینویسند چون به اشتراکِ مطالبِ جالب علاقه دارند و همین موضوع باعث شده تا بدون واهمه به هر جایی لینک بدهند.
اگر دقت کرده باشید وبلاگهای شخصیِ خوب، بخش دیدگاههای گرمتر و پربارتری هم دارند. پس هر جایی احساس میکنید باید به محتوای مرتبطی لینک بدهید، این کار را بکنید؛ حتی اگر آن لینک در سایتِ رقیب شما باشد. در صورتی که شما این کار را نکنید گوگل انجام میدهد. با وجود الگوریتم قدرتمند گوگل و تواناییِ خوب شبکههای اجتماعی، محتوای خوب پنهان نمیماند. پس با انجامِ این کار مرام نوشتاری خود را به کاربر نشان دهید وبه او اطمینان دهید که واقعاً برای او مینویسید!
اینفوگرافیک: مطالعات نشان میدهد که استفاده از تصاویر حاوی اطلاعات (اینفوگرافیک) کاربران را بیشتر مجذوبِ خود ساخته و آنها را مدت زمان بیشتری در سایت نگه میدارد. در اینترنت آموزشهای زیادی برای ساختن اینفوگرافیک وجود دارد که با کمکشان میتوانید به نوشتههای خود جلا بدهید. یکی از راههای خوبِ برای بازاریابی مجدد استفاده از اینفوگرافیک است.
ویدیو: بسته به نوعِ محتوا گاهی ویدیو بهترین کارایی را دارد. مثلاً آشپزی را به صورت ویدیویی خیلی بهتر میتوان توضیح داد. با یک دوربین معمولی یا حتی استفاده از دوربین موبایل میتوانید ویدیوهای خوبی تهیه کنید. ویدیو روشی عالی در بازاریابی مجدد است. کافی است یکی از موضوعات سایت که احساس میکنید مورد کملطفی قرار گرفته را انتخاب و ویدیو یا ویدیوهایی مرتبط تولید کنید. انتشار یک ویدیوی جذاب در شبکههای اجتماعی مثل توییتر، فیبسوک و اینستاگرام به شدت روی افزایش بازدید و جذب کاربران اثرگذار است. کافی است نیاز مخاطب را درک کرده و مطابق ذائقۀ او ویدیو تولید کنید.
لینکدهی داخلی: تقریباً تمام متخصصان سئو در بحث سئوی داخلی (On Page) حساب ویژهای روی لینکدهی داخلی باز کردهاند. موتورهای جستجو مثل گوگل نیز روی لینکهای داخلی و انسجام محتوایی تأکید زیادی دارند. حال چرا لینکدهی داخلی اینقدر مهم است؟ جوابش ساده است. چون پیوندهای اطلاعاتی بیشتری در اختیار مخاطب قرار میدهد.
وقتی خوانندهای به مطلبی در سایت شما علاقه نشان داده یعنی به محتوای مرتبط با آن هم علاقه دارد. چرا از این فرصت برای لینک دادن به آن مطالب استفاده نکنید؟ هرچقدر لینکهای بهتر و باکیفیتتری در اختیار مخاطب قرار دهید، میزان حضور او در صفحه را افزایش دادهاید و این یعنی بهبود بسیار عالی رتبۀ شما در گوگل! البته در لینکدهی داخل و کلاً مسائل سئو، همیشه باید کاربر را در مرکز توجه قرار دهید و بعد به مسائل دیگر بپردازید. در این کار افراط نکنید و واقعاً هر جایی لازم است لینک بدهید.
نتیجه نهایی: یک متن هر قدر هم خوب بدون تصاویر و ویدیو کمتر خوانده میشود یا در بهترین حالت، کامل و باحوصله خوانده نمیشود. سعی کنید محتوای ارزشمند متنی را در سایت یا وبلاگتان با ویدیوها و تصاویر جذاب همراه کنید.
نیازسازی کنید
همۀ ما استراتژیِ مرسوم حل مسئله را در تولید محتوا میدانیم ولی وقتی خوب نگاه میکنیم این روش را برای حل مشکلات و مسائل کافی نمی بینیم. شما باید فراتر از حل مسئله به این موضوع که اساساً چرا مخاطب با مسئله ای روبرو است هم بپردازید. شاید آنها از زاویهای به مسئله نگاه میکند که انگار هیچ مشکلی وجود ندارد یا مشکلشان آنقدرها جدی نیست.
شما میتوانید از داستانسرایی برای پر کردن شکاف بین پیامتان و تاثیری که میتواند بر دیگران بگذارد استفاده کنید. با یک داستان کوتاه شروع کنید تا مخاطب بفهمد شما چگونه با فلان مشکل مواجه شدهاید و اساساً چگونه متوجه شدید که چنین مسئلهای در زندگی شما وجود دارد. در همین داستان راهکارها و اطلاعاتی که یافتهاید را هم معرفی کنید. در واقع این راهکار همان چیزی است که شما ارائه میدهید. در تبلیغات بازرگانی هم از همین استراتژی به وفور استفاده میشود. در کاربر نیازی القاء میکنند که با خرید محصول یا خدمتی برطرف میشود. به این کار در بازاریابی نیازسازی گفته میشود.
مردم دوست دارند راهکارهای جدید را پیش از بقیه با دیگران به اشتراک بگذارند؛ و اگر خوب عمل کنید میتوانید محتوایی تولید کنید که در کاربر نوعی نیاز به وجود آورد. یعنی مشکلی که وجود نداشته یا وجود داشته ولی مخاطب از آن بیخبر بوده را پر رنگ کنید. اشتراک چنین محتوایی در شبکههای اجتماعی برابر است با لیدهای جدید که هر یک میتوانند به یک مشتری بالقوه تبدیل شوند.
خلاصه، در گامِ اول، حل مسئله، مهمتر از بازاریابی است چون مخاطب علاقهای به کسبوکار شما ندارد. آنها بیشتر میخواهند بدانند شما چه کاری میتوانید برایشان انجام دهید و نفعتان برای آنها چیست.
نتیجه نهایی: با پررنگ کردن مشکلِ مخاطب به آنها همان چیزی را بگویید که میخواهند بشنوند نه چیزی که شما دوست دارید آنها بشنوند.
توصیه میشود بخوانید: برای شروع ایجاد یک استراتژی محتوایی در اینستاگرام چکار کنیم؟
خوانا بنویسید
یک محتوا هرقدر هم خوب اگر خوانا نباشد به درد نخور است. و مسلماً چنین متنی اصلاً خوانده نمیشود که بخواهد بازنشر شود. در سالهای اخیر متوسط برهۀ توجه در انسانها به ۸ ثانیه کاهش پیدا کرده است؛ یعنی حتی پایینتر از ماهی قرمز! برای جذب مخاطب فقط به همین میزان وقت دارید؛ اگر نتوانید شکست میخورید. برای این منظور رعایت چند نکته پیشنهاد میشود:
از عناوین فرعی جذاب استفاده کنید
معمولاً مخاطب قبل از خواندن مطلب یک نگاه سرسری به آن میاندازد. مقالۀ شما باید عناوین فرعی یا زیرعنوانهای قابل فهم و جذابی داشته باشد تا کاربر با نگاهی کوتاه به این عناوین بتواند به محتوای کلی پی ببرد و تصمیم بگیرد که مطلب را بخواند یا نه. در واقع این همان ۸ ثانیه است که از آن صحبت کردیم. در صورت استفاده نکردن از عناوین فرعی حتی این فرصت تصمیمگیری را هم از دست خواهید داد. در انتخاب عناوین به این موضوع دقت داشته باشید که حتماً عنوانی قابل فهم انتخاب کنید. عناوین مبهم از حوصلۀ کاربران خارج است و ممکن است سریعاً مطلب شما را ترک کنند. با نگاهی به عناوین باید فهمید ذیل آن قرار است از چه چیزی صحبت شود.
از پاراگرافهای کوتاه استفاده کنید
پاراگراف مناسب ۴ الی ۶ خط دارد. بیشتر از این مقدار ریسکش بالاست؛ چون ممکن است برای کاربر خستهکننده باشد. به این نکته هم توجه کنید که طول پاراگرافها را یکسان انتخاب نکنید. تنوع داشته باشید. مثلاً یک پاراگراف را کوتاه و دیگری را کمی بلند بگیرید.
البته اگر هر پاراگراف را بر اساس یکپارچگی موضوعی آن انتخاب کنید خود به خود این تنوع به وجود میآید؛ یعنی به محض اینکه پاراگرافی مقصود شما را رساند Enter بزنید و پاراگراف جدیدی شروع کنید. همچنین در طراحی سایت به این نکته دقت کنید که عرض محتوا را خیلی طویل در نظر نگیرید تا عرض پاراگرافها آنقدر بلند نشود که خواننده خط بعدی را گم کند.
از تصاویر مناسب استفاه کنید
تصاویر مصنوعیِ سایتهای اشتراک عکس مثل شاتراستوک به ندرت برای کاربران جذابیت دارد. مثلاً چه معنی دارد که در صفحۀ همکاری با ما به جای تصویر واقعی پرسنل از یک تصویر شاتراستوکی با لبخندهای هالیوودی استفاده کنید! یا از هیچ تصویری استفاه نکنید یا چیزی استفاه کنید که به دردِ کاربر بخورد. مثلاً اینفوگرافیکها، تصاویر افراد و مکانها و چیزهایی از این دست. این موضوع شانس اشتراک محتوا را افزایش خواهد داد.
ساختاریافته بنویسید
لیستهای نقطهای، شمارهای، جداول، راستچین، وسطچین، بولد، ایتالیک و …، اینها همه برای قالببندی متن و بهبود خوانایی آن درست شدهاند. پس هر جایی لازم بود استفاده کنید.
نتیجۀ نهایی: به گزارش هاباسپات ۴۳ درصد افراد قبل از خواندن متن، نگاهی گذرا به محتوای آن میاندازند. با رعایت این نکات بالا خوانندهها را متقاعد کنید که متن شما ارزشِ خواندن دارد.
توصیه میشود بخوانید: بازاریابی در اینستاگرام با چیدمان صفحه جذاب و حرفهای
بازنشر محتوا را آسان کنید
وظیفۀ کاربر نیست که دنبال دکمۀ اشتراک مطلب بگردد. اگر این کار فرایند پیچیدهای داشته باشد قطعاً شانس به اشتراک گذاری مطلب را از دست خواهید دید. امکان اشتراک را در سادهترین حالت روبروی کاربر قرار دهید تا در هر لحظه بتواند هیجان خود را با دیگران منتقل کند.
برای این کار رعایت چند نکته ضروری است:
تعداد شبکههای اجتماعی را به حداقل برسانید
با ازدیاد افزونهها و سهولت تعبیۀ چنین قابلیتی در سایت شاید این ذهنیت به وجود آید که هر چه شبکههای اجتماعی بیشتری قرار دهیم بهتر است! اما اینطور نیست. فکر کنید ببینید کدام شبکههای اجتماعی کارآمدی بالاتری دارند. این موضوع به نوعِ محتوا، مخاطبان شما، موقعیت جغرافیایی، میزان محبوبیت شبکههای اجتماعی و خیلی چیزهای دیگر ربط دارد. در هر صورت سعی کنید تعداد آیکونها بیشتر از ۳ الی ۴ عدد نشود.
امکان توییت محتوا را فراهم کنید
همانطور که میدانید با وجود دسترسی سخت به توییتر، این شبکۀ اجتماعی در بین کاربران ایرانی محبوبیت زیادی دارد و ظرفیت بسیار خوبی برای اشتراک محتوا در آن هست. سعی کنید در وبگاهتان قابلیتی در نظر بگیرید که خواننده بتواند بخشی از متن را به اشتراک بگذارد. در وردپرس این کار را میتوانید با افزونۀ Quote Tweet انجام دهید؛ به این صورت که کاربر بخشی از متن را به همراه لینک صفحه بازنشر میکند. ویژگی خوب توییتر این است که یک محتوا با ریتوییت و اشتراکگذاریِ پیوسته میتواند به طیف وسیعی از افراد برسد.
از دعوت به اقدامهای واضح استفاده کنید
هر Call To Action فقط باید یک عمل انجام دهد و به صورت واضح آنچه را که قرار است انجام دهد به کاربر بگوید و البته روشِ انجام این کار و و مزایایش را هم بگوید. مثلاً «با اشتراک این مطلب ما را حمایت کنید».
نتیجۀ نهایی: بازنشر مطلب را با تعبیۀ دکمههای ساده و CTAهای قابل فهم ساده کنید. این دکمهها موانع موجود بین دعوت به اقدامها و خوانندههای شما را از میان برمیدارند.
حرفِ آخر
با رعایت موارد مذکور، محتوایتان جواز لازم (ولی نه کافی) برای بازنشر در شبکههای اجتماعی را خواهد داشت. به زبان ساده، مردم دنبال چیزی هستند که گره از مشکلات زندگی آنها باز کند. کاربران شما مطلبی را تا آخر میخوانند که به دردشان بخورد؛ پس با شناسایی درستِ مخاطبان، شکافِ بین جایگاه کنونیشان و جایی که میخواهند برسند را با محتوای مناسب پر کنید. این کار را انجام دهید تا خواننده انگیزهای برای اشتراک محتوا داشته باشد.
منبع: آژانس جورچین
مچکرم از مطلب مفیدتون.
اون سایت هایی که اشاره کردید فوق العاده بود . بوکمارکشون کردم .
خوشحالیم که مفید بوده (:
مطلب جامع و کاملی بود و البته کاربردی ممنون ازتون